آکورد اگه یه روز بری سفر (فرامرز اصلانی)
اگه یه روز بری سفر ، بری ز پیشم بی خبر
اسیر رویاها میشم ، دوباره باز تنها میشم
به شب میگم پیشم بمونه
به باد میگم تا صبح بخون
بخونه از دیار یاری چرا میری تنهام میذاری
اگه فراموشم کنی ، ترک آغوشم کنی
پرنده ی دریا میشم تو چنگ موج رها میشم
به دل میگم خاموش بمونه
میرم که هر کسی بدونه
میرم به سوی اون دیاری که توش منوتنها نذاری