آکورد نگار (یاسر شهاب الدینی)
کو یاری تا به دیارم برسانم
بیغامم را به نگارم برسانم
او غم خاری به کنارم بنشیند
دل دارم را به کنارم بنشاند
من هم جدا شدم ز آشیانه
من هم دلم شکسته ای زمانه
من هم به نامه های عاشقانه
در این زمانه گشته ام بسانه
بی خبرم زجان بی نشان تو
برلب من رسیده جان به جان تو
شکر کسی اومد در این میانه
چه شود که از بل سر بشکسته دلی خبری
چه شود