آکوردهای محمد معتمدی

♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪♪ از این غم پنهانو این گریه ی ناغافل پیداست چه خواهد کرد رویای تو با این دل رویای تو با ایـــــــــــــــــــــــــــــــن دل این حادثه در من چیست تا نام تو می آید از آینه میپرسم عاشق شده ام شاید بیتابمو دلتنگمو حیران جدایی تا کی نبرد آه دلم راه به جایی د

باور نمی کنی حال دل مرا یادی نمی کنی از عاشقت چرا من دوست دارمت چون شب که ماه را من می سرایمت چون دل که آه را، چون دل که آه را چون اشک من گاهی قدم بر دیده ام نه دل برده ای باری بیا دلداری ام ده دیدار تو از این جهان و از آن جهان به ای نوبهارم چشم انتظارم

حالا که میروی همراه جاده ها برگرد و پس بده تنهایی مرا بی خاطرات تو بی آرزوی تو دل را کجا برم شب گریه را کجا دیگر تنها گریه حالم را میداند از عشق دلتنگی هایش می ماند جا ماندی آه ای دل ، ای موج بی ساحل دیگر تنها گریه حالم را میداند از عشق دلتنگی هایش می ماند جا ماندی آه ای د

بر تو و آن خاطر آسوده سوگند بر تو ای چشم گنه آلوده سوگند بر آن لبخند جادویی بر آن سیمای روشن که از چشمان تو افتاده آتش بر هستیه من آه آتش بر هستیه من عمری هر شب در رهگذارت مانده ام چشم انتظارت شاید یک شب بیایی دردا تنهایی تنها بگذشته بی تو شبها در حسرتو جدایی

ای چشمان مست تو، مینای شراب من، یاد تو چه میکند، با حال خراب من نوا منم ترانه تویی، به موج غم کرانه تویی، به عشق تو فسانه منم، زخود بیگانه منم خزان منم جوانه تویی، بهشت جاودانه تویی، نوای عاشقانه تویی تو دیوانه منم میدانی که بی‌ قرار و دل شکسته‌ ام

برگشته ام از شبای بی تو دیدن ندارد دنیای بی تو چرا پایان ندارد این تشنگیها بگو باران ببارد صحرا به صحرا صحرا به صحرا به عشق تو اشک بی اختیارم سرا پا جنون سر به صحرا گذارم که یک چله در هوایت ببارم به عشق تو اشک